همشهری آنلاین؛ سرنخ: تحقیقات در این پرونده از هفدهم دی سال ۹۹ شروع شد. آن روز پسری جوان به اداره پلیس رفت تا گزارش ناپدید شدن مادر ۶۸ سالهاش را به ماموران اعلام کند. وی گفت: مادرم پانزدهم دیماه درحالیکه ۳۰ میلیون تومان پول همراهش بود برای انجام معاملهای از خانه خارج شد و دیگر بازنگشت. وقتی جواب زنگهایم را نداد نگران شدم و همه جا را به دنبالش گشتم اما اثری از او پیدا نکردم و احتمال میدهم بلایی بر سرش آمده باشد.
ردپای یک آشنا
با اظهارات پسر جوان، تیمی از ماموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران به دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس جنایی پایتخت مامور رسیدگی به این ماجرا شدند. در حالیکه جست و جو برای یافتن ردی از زن گمشده ادامه داشت مشخص شد که از حساب او مبلغ زیادی برداشت شده است. فردی که از حساب زن گمشده پول برداشت کرده بود، پسری حدودا ۳۲ ساله به نام احسان بود. بررسیها نشان میداد که احسان از دوستان خانوادگی زن گمشده بوده و به خانه آنها رفت و آمد داشته است. او دستگیر شد و اگرچه در ابتدا اصرار بر بیگناهی داشت اما در نهایت به قتل زن میانسال اعتراف کرد.
وی گفت: مدتها بود که بدهکار بودم و شرایط خوبی نداشتم. حدود ۸ ماه قبل با پسر مقتول در مترو آشنا شدم و از آن روز به بعد، ارتباط ما شروع و به تدریج صمیمیتر شد.
وی ادامه داد: در جریان رفت و آمد به خانه آنها متوجه شدم که مادرش پول زیادی در حسابش دارد که میخواهد سرمایهگذاری کند. برای همین نقشه تصاحب پولهایش را کشیدم.
وی ادامه داد: از قبل برنامهریزی کرده و ویلایی در شمال کشور اجاره کردم. از سوی دیگر به مقتول گفته بودم که دوستی دارم که در کار خرید و فروش طلاست. وسوسهاش کردم که با خرید طلا از دوستم، پولهایش را سرمایهگذاری کند. به بهانه ملاقات با دوستم، مقتول را به شمال کشور کشاندم و در ویلای اجارهای او را به قتل رسانده و طلاها و پولهایش را برداشتم و جسدش را داخل چاهی که در ویلا بودم انداختم.
متهم گفت: بعد از قتل، کارتهای عابربانک مقتول را هم برداشتم و سپس درحالیکه رمز کارتش را داشتم به بانک رفتم و حسابش را خالی کردم.
پرونده این متهم پس از صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری فرستاده شد و متهم به قصاص محکوم شد و این حکم به تایید قضات دیوان عالی کشور هم رسید. در ادامه پرونده برای انجام مقدمات اجرای حکم به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارجاع و شمارش معکوس برای قصاص مرد جنایتکار آغاز شد. وی در این مدت دو بار پای چوبه دار رفت اما هربار توانست در آخرین لحظات از اولیای دم مهلت بگیرد. سومین مرتبه نام وی در لیست افرادی که قرار بود روز چهارشنبه این هفته پای چوبه دار بروند قرار گرفته بود اما تیم صلح و سازش دادسرای جنایی تهران تلاش خود را برای رضایت آغاز کرد تا اینکه اولیای دم روز گذشته دردادسرا حاضر شدند و به خاطر رضای خدا قاتل را دو روز قبل از اجرای حکم بخشیدند.
به این ترتیب با بخشش اولیای دم، قاتل از قصاص رهایی یافت.
نظر شما